"خانم هنرپیشهای برای سومین بار با یك پزشك ازدواج كرد. به خبرنگاران گفت: «بنویسید كه من بسیار خوشبخت هستم و در آینده هم فقط با پزشكان ازدواج میكنم!»"
"یك پزشك برای موفق بودن به سه چیز نیاز دارد: یك كلاه برای برانگیختن احترام، یك شكم بزرگ برای نشان دادن آبرو و هموروئید برای داشتن حالت همدردی با بیماران."
"روزی ارنست فون لیدن مدیر یكی ازمؤسسات ترك الكل برلین در حالی كه طبق معمول ملازمان زیادی در اطرافش بودند، كنار تخت یك بیمار رفت و از او پرسید: «شغل شما چیست؟» بیمار جواب داد: «موسیقیدان.» لیدن توضیح داد: «این موضوع آشكاری است كه نواختن سازهای بادی، موجب خشكی شدید گلو میشود. طوریكه نوازنده از طریق نوشیدن كه اكثراً نوشیدنیهای الكلی است، قادر خواهد بود كه به كار خود ادامه دهد. شما كدام یك از سازهای بادی را مینوازید؟» بیمار پاسخ داد: «ویلنسل.»"
"در گذشته قانونی در چین وجود داشت كه براساس آن پزشكان موظف بودند در صورت فوت یك بیمار خود، یك فانوس اضافه بیرون در خانهشان آویزان كنند. یك مرد چینی كه همراه همسر بیمار خود وارد یك شهر شده بود، به دنبال یك پزشك میگشت تا همسرش را مداوا كند. در مقابل منزل هر پزشك، تعداد زیادی فانوس دید و به شدت متاثر شد. بالاخره در مقابل منزل یك پزشك چشمش به پنج فانوس افتاد. با شادی در زد و از مرد دانشمند خواست كه همسرش را مداوا كند. در راه منزل با پزشك صحبت كرد و برای تعداد كم فانوسهای جلوی در منزلش به او تبریك گفت. پزشك جواب داد: «این چیز عجیبی نیست. من تازه دیروز به این محله آمدهام.»"
"بیشتر از پزشكان پیر، الكلیهای پیر وجود دارند."